جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 163

1. ترا صباحت تُرک و فصاحت عربست

2. ملاحتی که میان عجم چنان عجب است

3. صحیفه ایست وجود تو پر لطيفۀ حُسن

4. که از اصول صفات کمال منتخب است

5. مَهت پدر شد و خورشید جد تعالی الله

6. ترا میان بتان این چه رفعت نسب است

7. کجا رسد به تو کس چون ترا به هر سرِ موی

8. هزار خوبی موروث و لطف مکتسب است

9. تو آن زلال حیاتی که داده جان از شوق

10. به وادی طلبت صد هزار تشنه لب است

11. نه ایم با سگ تو در مقام تَرک ادب

12. اگرچه ترک ادب پیش دوستان ادب است

13. ز شوق لعل تو صد خُم و جام را جامی

14. ز باده ساخت تهی و هنوز در طلب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبم در ماتم هجران دو ابرو در خیال آمد
* به سینه هر کجا ناخن زدم شکل هلال آمد
شعر کامل
جامی
* خاموش که سرمستم بربست کسی دستم
* اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* طفیل هستی عشقند آدمی و پری
* ارادتی بنما تا سعادتی ببری
شعر کامل
حافظ