جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 204

1. حریم منزل جانان برون ز عالم ماست

2. خوشا کسی که درین گفت و گوی محرم ماست

3. ز بار غم قد ما حلقه گشت چون خاتم

4. به فرق سنگ ملامت نگین خاتم ماست

5. جدا ز سروقدان فرش سبزه را در باغ

6. بساط عیش مگو کان پلاس ماتم ماست

7. مزاج خسته دلان را به جز غم تو نساخت

8. علاج ما به غم اولی اگر ترا غم ماست

9. درازیِ شب مارا اگر نمی دانی

10. ز ناله پرس که تا وقت صبح همدم ماست

11. طبیب ریش مرا دید گفت در جگری

12. که زخم عشق کند جا چه جای مرهم ماست

13. به بزم ما سخن از جام و جم مگو جامی

14. سفال میکده جام و گدای او جم ماست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این زمان در زیر بار کوه منت می روم
* من که می دزدیدم از دست نوازش دوش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری
* پس از تحمل سختی امید وصل مراست
* که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید
شعر کامل
سعدی