جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 256

1. آن سفرکرده کش از ما دل گرفت

2. جان فدایش هر کجا منزل گرفت

3. جان که باقی بود یارب از چه رو

4. رفت و خوی عمر مستعجل گرفت

5. تن فتاد از پای چون محمل براند

6. جان برید از تن پی محمل گرفت

7. تا دلش ناید به درد از حال ما

8. خویش را از حال ما غافل گرفت

9. گِرد ما دریا شد از سیل سرشک

10. یار از آن دریا ره ساحل گرفت

11. من قتیل یارم ای خوش آن قتیل

12. کو تواند دامن قاتل گرفت

13. کی تواند جامی از پی رفتنش

14. چون ز گریه پای او در گِل گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این صورت بت چیست اگر خانه کعبه‌ست
* وین نور خدا چیست اگر دیر مغانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* نظر چگونه بدوزم؟ که بهر دیدن دوست
* ز خاک من همه نرگس دمد به جای گیاه
شعر کامل
رودکی
* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی