لینک اشتراک گذاری
کپی شد
جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 277

1. بر سر کویی که روزی سرو ناز من گذشت

2. در زمین بوسی همه عمر دراز من گذشت

3. بود بیش از حد نیازم با سگان او ولی

4. ناز آن بدخوی با من از نیاز من گذشت

5. قامتش را سجده بردم چون بهانه یافتم

6. دی چو مست ناز از پیش نماز من گذشت

7. چشم گریان من و خاک کف پای سگی ک

8. کو شبی از کوی یار دلنواز من گذشت

9. شاه غزنین جان همی داد از غم و می گفت نیست

10. عمر من جز آنچه در وصل ایاز من گذشت

11. سوخت شمع از آتش اندیشه سر تا پای دوش

12. چون به مجلس قصۀ سوز و گداز من گذشت

13. جامیا مرد حقیقت بین به معنی راه برد

14. هرکجا افسانۀ عشق مجاز من گذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* اول از بدگویی مردم دهن را پاک کن
* بعد ازان بر گوشه دستار خود مسواک زن
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
* همچنان طبع فرامش نکند پروازش
شعر کامل
سعدی
* نباید روشنی بردن به شب زین پس که بی آتش
* ز لاله دشت پر شمعست و از گل باغ پر شعله
شعر کامل
فرخی سیستانی