جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 388

1. از تُنگ های شکر ناب آن دهن بهست

2. وز میوه های باغ بهشت آن ذقن بهست

3. از تن قبا بکش که حجابیست بس کثیف

4. اندام نازکت به ته پیرهن بهست

5. گفتی که شاد زی که نمردی ز هجر من

6. در راه عشق مردن ازین زیستن بهست

7. دارم هوای کوی تو هرجا که می روم

8. پیش غریب از همه عالم وطن بهست

9. از بهر یوسفی چو زلیخا به کوی عشق

10. مردی که جان نباخت از آن مرد، زن بهست

11. جامی ز بودِ خود بگذر در صف سگانش

12. خلوت در انجمن سفر اندر وطن بهست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* داغی که به امید نمک چشم گشوده است
* مپسند که از مرهم کافور شود خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی