جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 397

1. چونقشبند ازل نخل دلربای تو بست

2. دل شکستۀ عشاق در هوای تو بست

3. پی عبادت صاحب دلان دوصد محراب

4. به جلوه گاه بتان نعل بادپای تو بست

5. تنت ز بستن بند قبا گرفت آزار

6. کدام سنگدل آن بند بر قبای تو بست

7. بشُستم از نم مژگان روان چو کلک خیال

8. به لوح خاطر من صورتی به جای تو بست

9. فتاد صد گره مشکلم به رشتۀ جان

10. به هر گره که سرِ زلف مشک سای تو بست

11. شدم گدای تو بس تاجدار تخت نشین

12. که بر میان کمر خدمت گدای تو بست

13. از طرّه پرده مکش پیش رو که دور سپهر

14. بقای جامیِ دل خسته در لقای تو بست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی قیاس
* بیدا را چون پر طوطی برگ روید بی شمار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی