جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 474

1. جلوۀ گل رخت از طرّۀ چون سنبل کرد

2. کچۀ هندوی زلف کچه بازت گل کرد

3. باغبان زلف سیه بر گل رخسار تو دید

4. یاد جعد گره اندر گرۀ سنبل کرد

5. باتو گل سر زگریبان لطافت برزد

6. جامه را بر تن او باد صبا جل جل کرد

7. خانۀ مرغ دلم شاخ سرِ طوبا بود

8. عاقبت خانۀ خود در سر آن کاکل کرد

9. عاشق مست که در بزم چمن نعره زنست

10. کاسه داریش گل و مطربیش بلبل کرد

11. کشتیِ باده پیاپی پُل دریای غمست

12. وقت آن خوش که عمارت گریِ این پل کرد

13. جامی از جام جمالیست غزلخوان که به باغ

14. گلبن از جرعۀ آن ساغر گُل پر مُل کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر دلجویی طفلان نمی شد سنگ راه من
* به مجنون یاد می دادم ز خود بیرون دویدن را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان
* کان شوخ سربریده بند زبان ندارد
شعر کامل
حافظ
* گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
* به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
شعر کامل
سعدی