جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 52

1. کیست کز عشّاق پیغامی رساند یار را

2. وز فراموشان دهد یاد آن فرامشكار را

3. شد دلم آزردۀ زخم غم هجران کجاست

4. مرهم وصلی که از دل چیند این آزار را

5. اشک خونین سرخ رویی هاست پیش مردمم

6. حق گزاری چون کنم این دیدۀ خونبار را

7. خون از آن گریم ز هجر او که در خون غرقه بِه

8. دیده کو لایق نباشد دولتِ دیدار را

9. پار گفت آن مه برآیم با تو خوش سال دگر

10. شد چنان امسال کاندر خاک جویم پار را

11. بهر خود نام سگِ آن در نخواهم عاریت

12. چون پسندم بر شعارِ دولتش این عار را

13. سر به بالین جدایی دید جامی را طبيب

14. گفت جز مردن علاجی نیست این بیمار را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
* ما دم همت بر او بگماشتیم
شعر کامل
حافظ
* عود جان در مجمر دل می نهم بر آتشی
* گرمی دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی
* این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
* که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری
شعر کامل
فروغی بسطامی