جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 636

1. نه پیکی که از ما پیامش برد

2. نه بادی که روزی سلامش برد

3. مرا طاقت دیدن او کجاست

4. که بی خود شوم هر که نامش برد

5. چو آن مه کند جلوه از طرف بام

6. فلک رشک بر طرف بامش برد

7. مرا سوی سرو سهی چون صبا

8. هوای قد خوش خرامش برد

9. بود سرمۀ دیده آن خاک را

10. که هر دم به صد اهتمامش برد

11. چه نیکوست بودن گرفتار او

12. خوش آن مرغ کوره به دامش برد

13. به میخانه جامی به خود چون رود

14. مگر همّت شیخ جامش برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود
* شفاعت همه پیغمبران ندارد سود
شعر کامل
سعدی
* هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
* بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
شعر کامل
حافظ
* شمع عالم بود لطف چاره گر
* شمع را پروانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی