جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 706

1. ز بس آه از غمت زین جان آتشناک خواهم زد

2. ز دود آه شبگون خیمه بر افلاک خواهم زد

3. چو آیی از سفر تا گیرمت بی پیرهن در بر

4. ز شوق تو گریبان تا به دامان چاک خواهم زد

5. به سر خواهم ز جورت خاک کردن چون کنی جلوه

6. بدین حیله به چشمْ اهل غرض را خاک خواهم زد

7. چو تو زهرم دهی جانا طبیبم گو میا بر سر

8. که سنگش بی لبت بر حقّۀ تریاک خواهم زد

9. ز خاشاک است گلبن خرمنی گر با قدت لافد

10. به جای گل ز آهش شعله در خاشاک خواهم زد

11. پس از کُشتن به خاکم گر سواره بگذری روزی

12. ز زیر خاک دستت در خَم فتراک خواهم زد

13. چو جامی دفتر نام بتان خواهد ز من نامت

14. رقم در وی بت خونخوارۀ بی باک خواهم زد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو شب دامن روز اندر کشید
* درفش خور آمد ز بالا پدید
شعر کامل
فردوسی
* دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال
* می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ