جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 761

1. ز رشک قدّت ای سرو سمن بر

2. به صد پاره دلی دارد صنوبر

3. به باغ خُلد اگر شاخ گلی هست

4. تو آن شاخ گلی ای شوخ دلبر

5. نهال حُسنی و ما چشم داریم

6. که آریمت به آبِ دیده در بر

7. مرا کُشتی و تکبیری نگفتی

8. چه سنگین دل کسی اللّهُ اکبر

9. کنایت زان لب آمد پیش عارف

10. شراب سلسبیل و آبِ کوثر

11. نخواهد رفتنِ پروانه را شمع

12. از آن در بزم خود می سوزدش پر

13. خوش است از یاد تو پیوسته جامی

14. ولی اکنون به دیدار تو خوشتر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت گل زان گونه کز گل سبزۀ تر می دهد
* کشتۀ آن غمزه را از خاک نشتر می دهد
شعر کامل
جامی
* گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
* یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا
شعر کامل
مولوی
* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی