لینک اشتراک گذاری
کپی شد
جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 81

1. کو قاصدی که شرح غم اشتیاق را

2. سازم پر از غزل چو خراسان عراق را

3. هر شب به صورت شفق از عکس خون دل

4. رنگین کنم کتابۀ این سبز طاق را

5. بابخت من زمانه کند اتفاق نیست

6. جز هجر دوست خاصیت این اتفاق را

7. جز برق صبح وصل ز سر منزل امید

8. زایل نساخت ظلمت شام فراق را

9. جانم به لب رسید چو بختم به کام ریخت

10. این زهرناک شربت مُرّ المذاق را

11. عمرم چو بر تلافیِ هجران امان نداد

12. بستم کمر تلاقیِ يوم التّلاق را

13. جامی نمونه ایست ز ایوان قدر شاه

14. ایزد که سر به عرش کشید این رواق را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش
* جان شیرین داد و غیر از تیشه نامد بر سرش
شعر کامل
وحشی بافقی
* به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان
* گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری
شعر کامل
خاقانی