جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 846

1. نامه کز جانان رسد تعویذِ جان می خوانمش

2. وز همه غم های دل خطّ امان می خوانمش

3. نقطه و حرفی که می آید دران نامه به چشم

4. نقش آن خال و خط عنبرفشان می خوانمش

5. مردمان هر دم به خونِ دل سوادش می کنند

6. بر بیاض دیده و من خوش روان می خوانمش

7. چون پُرست آن نامه از مرهم پی داغ نهان

8. گاه خواندن مرهم داغِ نهان می خوانمش

9. مونس جان و دل من شد ندارم صبر از آن

10. یک زمان می بوسم آن را یک زمان می خوانمش

11. می دهد بویی از آن برگ گل خندان مرا

12. جای آن دارد اگر گریه کنان می خوانمش

13. دوستان گویند جامی نامه خواندن تا به کی

14. ورد جان و حرزِ ایمانست از آن می خوانمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
* کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
شعر کامل
حافظ
* سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
* هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
شعر کامل
سعدی
* در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
* سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
شعر کامل
حافظ