جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 890

1. از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ

2. لذّت می مست داند، هوشیاران را چه حظ

3. ای امید ما همه از توبه نومیدی به دل

4. غير نومیدی ز تو، امیدواران را چه حظ

5. یافت با سنبل ز جعد مشک سایت شمّه ای

6. ورنه از طوف چمن باد بهاران را چه حظ

7. خاک پایت گر نباشد جای بالین زیر سر

8. بر سر کوی تو شب ها خاکساران را چه حظ

9. گرنه هر سو بلبلی چون من زند دستانِ شوق

10. از بهار خوبی آخر گلعذاران را چه حظ

11. من ز بخت خود لگد کوبم برای آن سوار

12. ورنه از آزردن موران سواران را چه حظ

13. دیدۀ بی خواب جامی گشت از آن رخ بهره مند

14. از فروغ مَه بجز شب زنده داران را چه حظ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
* که با این درد اگر دربند درمانند درمانند
شعر کامل
حافظ
* به جرم این که دم از صدق می زنم چون صبح
* لبالب است ز خون شفق گریبانم
شعر کامل
صائب تبریزی
* عارض از کافور و زلف از مشک داشت
* لعل سیراب از لبش لب خشک داشت
شعر کامل
عطار