جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 900

1. باده صاف و محتسب با باده نوشان در مصاف

2. باغیاث المستغيثين نجّنا مما نخاف

3. دم به دم گر خونِ دل پالایم از مژگان چه عیب

4. چون ننوشد مست ناز من به جز می های صاف

5. شاهد معنی درونِ پردۀ عزّت یکی است

6. در لباس صورت افتادست چندین اختلاف

7. دین ما عشق است ای زاهد مگو بیهوده پند

8. ما به ترک دین خود گفتن نخواهیم از گزاف

9. بیش ازین تابِ ملامت نیست در عشقت مرا

10. روی خود بنمای تا زاهد مرا دارد معاف

11. هرگز از سرِّ میانت یک سرِ مویی نبرد

12. گرچه آمد عقل در حلِّ دقایق موشکاف

13. بازگشت از کعبه شیخ شهر و جامی همچنان

14. جام می بر کف به کوی می فروشان در طواف


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زاهدان تیغ زبان برخاکساران می کشند
* در زمین نرم طوفان می کند جاروب خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دریا به دریا همی مرد بود
* رخ ماه و خورشید پر گرد بود
شعر کامل
فردوسی
* سنبل زلف از رخش تا برکنار افتاده است
* گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
شعر کامل
صائب تبریزی