جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 904

1. خشمت می فروش بین بر درِ او ز هر طرف

2. گِرد مؤيّد کرم اهل صفا کشیده صف

3. فیض کرامتش نهد دم به دم از سفال می

4. رندِ خداشناس را جام جهان نما به کف

5. پرورشت دهد فلک لیکن ازو تو برتری

6. بیش نهد بلی خرد قیمت گوهر از صدف

7. پردۀ دیده و دلم فرش بود به راه تو

8. گر قدمی بدین طرف رنجه کنی زهی شرف

9. قبلۀ جانِ اهلِ دل مستی و بی خودی بود

10. وه که به زهد و توبه شد بیهده عمر ما تلف

11. بانگ دفینه خوش بود خواجۀ زرشمار را

12. مفلس دُردخوار را خوش تر از آن صدای دف

13. محنت بادیه مکش جامی و عزم کوفه کن

14. شو پِی حج و عمره هم طایف مشهد نجف


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
* قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من
* تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
* طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
شعر کامل
حافظ