جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 966

1. مصطفایی به صفای دو رخ و لعل تو آل

2. ابرو و خال سیاه تو هلال است و بلال

3. صورت بینیِ سیمین تو اشک نبی است

4. که رُخت گشته دو نیمه است ازو ماه مثال

5. طرف رویت به خط سبز بود لوح کلیم

6. که برو کرده یدالله رقم آیات جمال

7. نیست گنجایی مستقبل و ماضی ما را

8. مرکز همّت ما نیست بجز نقطه و خال

9. شویم از اشکِ نَدَم میل می از دل حاشا

10. کی به شورا به قناعت کنم از آب زلال

11. محتسب خُمّ و سبو می شکند رندی کو

12. کش کند ریش تَرْ از دُرد و تراشد به سفال

13. مَیْ به عشرت طلبان ده که بود جامی را

14. قدح از دیده پُر و دیده ز دل مالامال


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی
* دامن شادی چو غم آسان نمی آید به دست
* پسته را دل می شود خون تا لبی خندان کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه توسن سپهر سراسیمه در رهت
* تا حکمتت گرفته به کف تازیانه ای
شعر کامل
عرفی شیرازی