جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 982

1. با غم و درد تو کنم دم به دم

2. شکر که بالشكر تدوم النعم

3. صبر کم و محنت و اندوه پُر

4. کمْ صَبْر العاشق فیِ الْهِجْركم

5. پیش دهانت عدم است آب خضر

6. با لب لعل تو دهان کاالعدم

7. تر نشود ز اشک ترحّم رُخت

8. دور بود چشمۀ خورشید و نم

9. می کند از مهر خطت منع ما

10. بی خبر از نکتۀ جفّ القلم

11. باد صبا حلقۀ زلفت کشید

12. حلقۀ عشاق بر آمد به هم

13. گفتۀ جامی که به تحسین سزاست

14. حسنّه الله بطيب النعّم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خضر حلالت نکنم چشمه حیوان
* دانی که سکندر به چه محنت طلبیده‌ست
شعر کامل
سعدی
* ترا دایه گر مرغ شاید همی
* پس این پهلوانی چه باید همی
شعر کامل
فردوسی
* ناصحا سودای بدخویی چنین می داردم
* ورنه کس هرگز چنین رسوا نخواهد خویش را
شعر کامل
جامی