جامی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیده شمارۀ 54 : در منقبت سیدالشهدا سلام الله عليه

1. کردم ز دیده پای سوی مشهد حسین

2. هست این سفر به مذهب عشاق فرض عین

3. خدّام مرقدش به سرم گر نهند پای

4. حقا که بگذرد سرم از فرق فرقدين

5. کعبه به گرد روضۀ او می کند طواف

6. رَكْبُ الْحَجيج اين تر وحون اَیْن اَیْن

7. از قاف تا به قاف پُرست از کرامتش

8. آن بِه که حیله جوی کند ترک شید و شین

9. آن را که بر عذار بود جعد مشکبار

10. از موی مستعار چه حاجت به زیب وزین

11. جامی گدای حضرت او باش تا شود

12. با راحت وصال مبدّل عذاب بین

13. می ران ز دیده سیل که در مشرب کریم

14. باشد قضای حاجت سایل ادای دین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
* در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
شعر کامل
حافظ