جامی_هفت اورنگسلسلةالذهب (فهرست)

قسمت 12 - از دفتر دوم سلسلةالذهب در خلق اسماء باری و پیداش عشق

1. بشنو، ای گوش بر فسانهٔ عشق!

2. از صریر قلم ترانهٔ عشق!

3. قلم اینک چو نی به لحن صریر

4. قصهٔ عشق می‌کند تقریر

5. عشق، مفتاح معدن جودست

6. هر چه بینی، به عشق موجودست

7. حق چو حسن کمال اسما دید

8. آنچنان‌اش نهفته نپسندید

9. خواست اظهار آن کمال کند

10. عرض آن حسن و آن جمال کند

11. خواست تا در مجالی اعیان

12. سر مستور او رسد به عیان

13. چون ز حق یافت انبعاث این خواست

14. فتنهٔ عشق و عاشقی برخاست

15. هست با نیست، عشق در پیوست

16. نیست، ز آن عشق، نقش هستی بست

17. سایه و آفتاب را با هم

18. نسبت جذب عشق شد محکم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
* این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* چنین است رسم سرای فریب
* گهی در فراز و گهی در نشیب
شعر کامل
فردوسی
* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی