کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 152 - و قال ایضاً

1. صد غمّاز مجد عبّادان

2. قریة من وراع عبّادان

3. کژ و خون ریز در دهانش زبان

4. راست مانند نیش فصّادان

5. سیه و سخت در زر آویزان

6. دل او چون محکّ نقّادان

7. ناتوان گیر چون تب لرزه

8. بی گنه کش چو تیر صیّادان

9. همچنان بادیه ببی آبی

10. کوشد اندر هلاک بی زا دان

11. مفردات آن چنان که او گیرد

12. هم نگیرند مهره نّرادان

13. در بدیّ و ددیّ و بیخردی

14. دوم او تو هم مر او را دان

15. در دهانش زبان غمّازان

16. و اندر ابروش چشم جلاّدان

17. هم عفا الله امین دین یعقوب

18. گر چه این فاضلست و او نادان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ