کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 41 - وله ایضاً فیه

1. دعاگو را توقّع بود صدرا

2. که چون عمری ترا دمساز گردد

3. بصد ترتیب و تشریف و نوازش

4. ز دیگر بندگان ممتاز گردد

5. چو دارد مایه از خاک جنابت

6. برفعت با فلک انباز گردد

7. نبود اندر خیال او کزینسان

8. قرین فقر و جفت آز گردد

9. بچنگ گوشمال محنت اندر

10. چنان ابریشم ناساز گردد

11. هنوزش هست امّیدی که ناگه

12. در دولت برویش باز گردد

13. چو اقبال تو بر وی کرد اقبال

14. سرانجامش به از آغاز گردد

15. گرش این آرزو گردد محقّق

16. بدین درگاه با صد ناز گردد

17. وگرنه زین سپس زحمت نیارد

18. بهم آن راه کامد باز گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی
* به نرگس گل و ارغوان را بشست
* که بیمار بد نرگس وگل درست
شعر کامل
فردوسی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ