کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 69 - ایضاً له

1. خورشید چرخ شرع که نور چراغ فضل

2. الّا ز شمع خاطر تو مقتبس نبود

3. در چشم همّت تو بمیزان اعتبار

4. گوی زمین موازن پرّ مگس نبود

5. گردی ز خاک مرکب تو باد نداشت

6. کورا دو اسبه مردم چشمم ز پس نبود

7. جان در تنم که دست نشان هوای تست

8. بی آرزوی خدمت تو یک نفس نبود

9. چشمم بآب چشم تیمّم از آن کند

10. کاینجا بخاک پای توش دسترس نبود

11. رفتست التماس حضورم ز خدمتت

12. والحق مرا زبخت جز این ملتمس نبود

13. چرخ و ستاره در هوش خدمت تواند

14. برمن چه ظن بری که مرا این هوس نبود

15. زان باز مانده ام که ز اسباب ره مرا

16. جز نالۀ درای و فغان جرس نبود

17. رخ سوی شاه شرع نهادم پیاده لیک

18. در پای پیل ماندم از آن کم فرس نبود

19. من بنده را که ساکن خاک درت بدم

20. آنگه که در دیار وفا هیچکش نبود

21. سر باریم تغیّر رای تو در خورست؟

22. حرمان دست بوس تو انصاف بس نبود؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به میوه کام جهان چون نمی کنی شیرین
* چو سرو و بید به هر حال سایه گستر باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی
* بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
* خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
شعر کامل
سعدی