کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 142 - ایضا له

1. در نگر در صدر دیوان و ببین

2. خواجگان نو که صف پیوسته اند

3. سر بسر بازاریان مختلف

4. جمع گشته جمله در یک رسته اند

5. دست خلقی تا قلم بگشاده اند

6. چون در دکّان خود در بسته اند

7. نیک سر تیزند در راه ستم

8. گر چه در راه کرم آهسته اند

9. در خور بالش نیند امّا هنوز

10. از پی هم بستری شایسته اند

11. موی را نازرده اند الحق جز آنک

12. از زنخدان خودش بگسسته اند

13. نی خطا گفتم جوانانی همه

14. شتاهد و شایسته و بایسته اند

15. راست پنداری عروسان نوند

16. بس که چست و شاهد و بر رسته اند

17. چهره هاشان در قبای سرخ و سبز

18. همچو گل باغنچه در یک دسته اند

19. رونق صدر ایالت باقیست

20. تا نگویی رونقش بشکسته اند

21. خواجگان کردن اربر خواستند

22. خواجگان گردران بنشسته اند

23. مرهمی ده ای خدا کز ظلمشان

24. اهل شهر و روستا دلخسته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه مغز بادام است بس نغز
* بباید پوست کندن تا دهد مغز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* اگر روی به هم درکشی چو نافهٔ مشک
* طمع مدار که بوی خوشت نهان ماند
شعر کامل
سعدی
* چه کند سختی ایام به دلهای دو نیم؟
* سنگ با پسته خندان چه تواند کردن؟
شعر کامل
صائب تبریزی