کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 28 - وله ایضا

1. جانم که در شکنجۀ هجران معذّبست

2. وجه خلاص او ز لقای مهذّبست

3. آن مقبل زمانه و مقبول خاص و عام

4. کز مکرمات ذات شریفش مرکّبست

5. آن نیک خواه خلق که لفظ مبارکش

6. بهر سکون فتنه فسون مجرّبست

7. روشن چو آفتاب بدیدم که ذات او

8. در اصفهان چو در شب تاریک کوکبست

9. در آرزوی خدمت او هر شبی مرا

10. چشمی تهی ز خواب و لبی پر زیار بست

11. از مدّت فراق ندانم چه روز رفت

12. زیرا که روزها همه در کسوت شبست

13. در هجر جان گدازش بر من ز زندگی

14. هر تهمتی که هست ازین جان بر لبست

15. ور نی برین صفت که منم بی حضور اوی

16. این زندگی نباشد، تعذیب قالبست

17. زین هجر جان گزای که چون مار شد دراز

18. گویی که حشو بستر من نیش عقربست

19. در باب خدمت ار چه که تقصیر می رود

20. باری به پنج وقت دعاها مرتبّست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما نقد عافیت به می ناب داده ایم
* خار و خس وجود به سیلاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* گر من ز محبتت بمیرم
* دامن به قیامتت بگیرم
شعر کامل
سعدی
* گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
* درد عشقست ندانم که چه درمان سازم
شعر کامل
سعدی