کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 91 - ایضا له

1. ای که از عدل تو هر مظلومی

2. داد بیدادگر آسان بستد

3. قابض تو که به تهدید و وعید

4. ارتفاع همه سیچان بستد

5. آب دهقانان یکباره ببرد

6. وز همه برزگران نان بستد

7. پخته و خام به مردم نگذاشت

8. حقّ و باطل همه یکسان بستد

9. چون جو و کاه صحرا برداشت

10. باقی از خانه گروگان بستد

11. بیل و دلو و رسن و پشماگند

12. با جوال و جل و پالان بستد

13. کلهاز فرق یتیمان بربود

14. پیرهن از تن عریان بستد

15. هر چه بد بستداز آن درویشان

16. تا طلاق زن ایشان بستد

17. بود منصف تر ازین نامعلوم

18. لشکر غزلکه خراسان بستد

19. ملک الموت بد آن قابض تو

20. که ز بس غصّه مراجان بتد

21. قدری جو که حوالت کردی

22. بنداد آن و دو چندان بستد

23. بود فرمان تو بروی به دو جو

24. این یکی چون بنداد آن بستد

25. آنچه گفتی که بده آن بنداد

26. و آنچه گفتی تو که مستان بستد

27. باسطی را بکمار ای خواجه

28. که جو از قابض نتوان بستد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست
* که کس نمی کند این درد را دوا جز تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی
* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی