خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 13

1. سر به عدم درنه و یاران طلب

2. بوی وفا خواهی ازیشان طلب

3. بر سر عالم شو و هم جنس جوی

4. در تک دریا رو و مرجان طلب

5. مرکز خاکی نبود جای تو

6. مرتبهٔ گنبد گردان طلب

7. مائدهٔ جان چو نهی در میان

8. جان به میانجی نه و مهمان طلب

9. روی زمین خیل شیاطین گرفت

10. شمع برافروز و سلیمان طلب

11. ای دل خاقانی مجروح خیز

12. اهل به دست آور و درمان طلب

13. زهر سفر نوش کن اول چو خضر

14. پس برو و چشمهٔ حیوان طلب

15. خطهٔ شروان نشود خیروان

16. خیر برون از خط شروان طلب

17. سنگ به قرابهٔ خویشان فکن

18. خویش و قرابات دگرسان طلب

19. یوسف دیدی که ز اخوة چه دید

20. پشت بر اخوة کن و اخوان طلب

21. مشرب شروان ز نهنگان پر است

22. آبخور آسان به خراسان طلب

23. روی به دریا نه و چون بگذری

24. در طبرستان طربستان طلب

25. مقصد آمال ز آمل شناس

26. یوسف گم کرده به گرگان طلب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی
* حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
* که آشنا سخن آشنا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* ساروان بار من افتاد خدا را مددی
* که امید کرمم همره این محمل کرد
شعر کامل
حافظ