خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 131

1. تو را نازی است اندر سر که عالم بر نمی‌تابد

2. مرا دردی است اندر دل که مرهم بر نمی‌تابد

3. سگ کوی تو را هر روز صد جان تحفه می‌سازم

4. که دندان مزد چون اوئی ازین کم برنمی‌تابد

5. مرا کی روی آن باشد که در کوی تو ره یابم

6. که از تنگی که هست آن ره نفس هم برنمی‌تابد

7. مرا با عشق تو در دل هوای جان نمی‌گنجد

8. مگر یک رخش در میدان دو رستم برنمی‌تابد

9. مرا کشتی به تیر غمزه وانگه طره ببریدی

10. مکن، طره مبر کاین قدر ماتم برنمی‌تابد

11. که باشد جان خاقانی که دارد تاب درد تو

12. که بردابرد حسن تو دو عالم برنمی‌تابد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* صبر برجور فلک کن تا برآیی رو سفید
* دانه چون درآسیا افتد تحمل بایدش
شعر کامل
صائب تبریزی