خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 30

1. زخم زمانه را در مرهم پدید نیست

2. دارو بر آستانهٔ عالم پدید نیست

3. در زیر آبنوس شب و روز هیچ دل

4. شمشادوار تازه و خرم پدید نیست

5. هرک اندرون پنجرهٔ آسمان نشست

6. از پنجهٔ زمانه مسلم پدید نیست

7. ای دل به غم نشین که سلامت نهفته ماند

8. وی جم به ماتم آی که خاتم پدید نیست

9. دردا که چنگ عمر شد زا ساز و بدتر آنک

10. سرنای گم به بودهٔ ماتم پدید نیست

11. خاقانیا دمی که وبال حیات توست

12. در سینه کن به گور که همدم پدید نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دل و جان خانه کردی عاقبت
* هر دو را دیوانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* کوته نظران ملامت از عشق
* بی فایده می‌کنند و تحذیر
شعر کامل
سعدی