خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 302

1. ای تماشاگه جان بر طرف لاله‌ستان تو

2. مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو

3. تا نهادی حسن را دار الخلافه زیر زلف

4. هست دار الملک فتنه در سر مژگان تو

5. حلق خلقی را به طوق شوق تو در بند کرد

6. زلف مشک افشان شهر آشوب مه چوگان تو

7. ای به خوان زلف تو یوسف طفیلی آمده

8. کیست کو بی‌خون دل یک لقمه خورد از خوان تو

9. کی برد سر در گریبان خرد آن را که هست

10. پای در دام هوا و دست در دامان تو

11. از پی آن کاتش هجر تو دارم یادگار

12. نزد من آب حیات است آتش هجران تو

13. جان خاقانی فدای روح جان افروز توست

14. گرچه خصم اوست جانا یار جانان جان تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی
* اول دفتر به نام ایزد دانا
* صانع پروردگار حی توانا
شعر کامل
سعدی
* آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ
* چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ
شعر کامل
مولوی