خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 375

1. با هیچ دوست دست به پیمان نمی‌دهی

2. کار شکستگان را سامان نمی‌دهی

3. آنجا که زخم کردی مرهم نمی‌کنی

4. آنجا که درد دادی درمان نمی‌دهی

5. هم‌چون فلک که بر سر خوان قبول ورد

6. آن را همی که تره دهی نان نمی‌دهی

7. آسان همی بری ز حریفان خویش دل

8. چون قرعه بر تو افتد آسان نمی‌دهی

9. ارزان ستانی آنچه دهم در بهای بوس

10. پس بوسه از چه معنی ارزان نمی‌دهی

11. مژگانت را به کشتن من رخصه داده‌ای

12. لب را به زنده کردن فرمان نمی‌دهی

13. خاقانی گدای به وصل تو کی رسد

14. کز کبریا سلام به سلطان نمی‌دهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشتر از دوران عشق ایام نیست
* بامداد عاشقان را شام نیست
شعر کامل
سعدی
* چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
* که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
* کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
شعر کامل
حافظ