خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 392

1. اذا ما الطیر غنت فی‌الصباح

2. اجب داعی معاطاة الملاح

3. هوا پر خندهٔ شیرین صبح است

4. بیار آن گریهٔ تلخ صراحی

5. ارق فضلاتها فالارض عطلی

6. تحلیها بوشی او وشاح

7. قبای صبح را مشکین زره زن

8. به موی زلف ترکان سلاحی

9. سیر نوالدیک عن عین‌السکاری

10. ویشدو کالسکاری و هو صباح

11. صلاح از می سر رشته کند گم

12. صلائی درده ار مرد صلاحی

13. کان الدار و الکاسات دارت

14. ریاض اللهو حفت بالاقاحی

15. توئی تو راح را خاقانیا اهل

16. قفای عقل زن گر مرد راحی

17. به شروان شاخ اخستان تیمن

18. تری سعدالسعود علی‌النواحی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی
* عارض از کافور و زلف از مشک داشت
* لعل سیراب از لبش لب خشک داشت
شعر کامل
عطار
* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی