خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 44

1. ای باد صبح بین که کجا می‌فرستمت

2. نزدیک آفتاب وفا می‌فرستمت

3. این سر به مهر نامه بدان مهربان رسان

4. کس را خبر مکن که کجا می‌فرستمت

5. تو پرتو صفائی از آن، بارگاه انس

6. هم سوی بارگاه صفا می‌فرستمت

7. باد صبا دروغ زن است و تو راست گوی

8. آنجا برغم باد صبا می‌فرستمت

9. زرین قبا زره زن از ابر سحرگهی

10. کانجا چو پیک بسته قبا می‌فرستمت

11. دست هوا به رشتهٔ جانم گره زده است

12. نزد گره گشای هوا می‌فرستمت

13. جان یک نفس درنگ ندارد گذشتنی است

14. ورنه بدین شتاب چرا می‌فرستمت؟

15. این دردها که بر دل خاقانی آمده است

16. یک یک نگر که بهر دوا می‌فرستمت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* دوش در مجلس ما بود زروی دلبر
* طبقی پر زگل وپسته وبادام وشکر
شعر کامل
سیف فرغانی
* چاره من مرهم کافوری صبح است و بس
* من که دارم بر جگر داغی ز هر اختر جدا
شعر کامل
صائب تبریزی