خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 50

1. روی تو دارد ز حسن آنچه پری آن نداشت

2. حسن تو دارد ملک آنکه سلیمان نداشت

3. شو بده انصاف خویش کز همه روحانیان

4. حجرهٔ روح القدس به ز تو مهمان نداشت

5. در همه روی زمین به ز تو دارنده‌ای

6. بزم خلیفه ندید لشکر سلطان نداشت

7. خاک درت را فلک بوسه نیارست زد

8. ز آنکه دو عالم به نقد از پی تاوان نداشت

9. طیره از آنی که دل پای سریر تو را

10. هدیه بجز سر نیافت، تحفه بجز جان نداشت

11. آنچه ز سودای تو در دل خاقانی است

12. نیست به عالم سری کو پی تو آن نداشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روزگاریست که سودای بتان دین من است
* غم این کار نشاط دل غمگین من است
شعر کامل
حافظ
* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* پشت طاقت بنفشه را خم شد
* بهر خود در لباس ماتم شد
شعر کامل
هلالی جغتایی