خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 66

1. می‌خور که جهان حریف جوی است

2. آفاق ز سبزه تازه روی است

3. بر عیش زدند ناف عالم

4. اکنون که بهار نافه بوی است

5. از زهد کنار جوی کاین وقت

6. وقت طرب و کنار جوی است

7. شو خوانچه کن و چمانه در خواه

8. زان یوسف ما که گرگ خوی است

9. گرگ آشتی است روز و شب را

10. و آن بت شب و روز جنگ‌جوی است

11. خاقانی گفت خاک اویم

12. جان و سر او که راست گوی است

13. گفتی ز سگان کیست افضل

14. گر هست هم از سگان اوی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی