خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 9

1. ای پار دوست بوده و امسال آشنا

2. وی از سزا بریده و بگزیده ناسزا

3. ای سفته در وصل تو الماس ناکسان

4. تا کی کنی قبول، خسان را چو کهربا

5. چند آوری چو شمس فلک هر شبانگهی

6. سر بر زمین خدمت یاران بیوفا

7. آن را که خصم ماست شدی یار و همنفس

8. با آنکه کم ز ماست شدی یار و آشنا

9. الحق سزا گزیدی و حقا که در خور است

10. پیش مسیح مائده و پیش خر گیا

11. بودیم گوهری به تو افتاده رایگان

12. نشناختی تو قیمت ما از سر جفا

13. بی‌دیده کی شناسد خورشید را هنر

14. یا کوزه گر چه داند یاقوت را بها

15. ما را قضای بد به هوای تو درفکند

16. آری که هم قضای بلا باد بر قضا

17. ای کاش آتشی ز کنار اندر آمدی

18. نه حسن تو گذاشتی و نه هوای ما

19. حکم قضای بود و گرنه چنین بدی

20. خاقانی از کجا و هوای تو از کجا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشست عمر دریغا که جاودانی نیست
* پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
شعر کامل
سعدی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* بی تو حرامست به خلوت نشست
* حیف بود در به چنین روی بست
شعر کامل
سعدی