خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 187 - در تولد دختر خود

1. یکی دو زایند آبستنان مادر طبع

2. ز من بزاد به یکباره صدهزار پسر

3. یکان یکان حبشی چهره و یمانی اصل

4. همه بلال معانی، همه اویس هنر

5. یگانهٔ دو سرا و سه وقت و چار ارکان

6. امیر پنج حس و شش جهات و هفت اختر

7. مرا چه نقصان گر جفت من بزاد کنون

8. به چشم زخم هزاران پسر یکی دختر

9. که دختری که ازینسان برادران دارد

10. عروس دهرش خوانند و بانوی کشور

11. اگر بمیرد باشد بهشت را خاتون

12. وگر بماند زیبد مسیح را خواهر

13. اگرچه هست بدینسان خداش مرگ دهاد

14. که گور بهتر داماد و دفت اولی‌تر

15. اگر نخواندی نعم الختن برو برخوان

16. وگر ندیدی دفن البنات شو بنگر

17. مرا به زادن دختر چه خرمی زاید

18. که اش مادر من هم نزادی از مادر

19. سخن که زادهٔ خاقانی است دیر زیاد

20. که آن ز نه فلک آمد نه از چهار گهر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی
* بامداد آن لعبت خوش لب ز بهر بوی خوش
* چون گلاب پارسی بر زلف مشک‌آگین زند
شعر کامل
امیر معزی
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی