خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 210 - در مرثیهٔ اهل بیت خود

1. دل درد زده است از غم زنهار نگه دارش

2. کو میوهٔ دل باری بر بار نگه دارش

3. گفتی که به درد دل صبر است طبیب اما

4. امروز طبیبت شد بیمار نگه دارش

5. ای صبر توئی دانم پروانهٔ کار دل

6. دل شیفته پروانه است از نار نگه دارش

7. ای دیده نه سیل خون فردات به کار آید

8. خون از رگ جان امشب مگذار، نگه دارش

9. آن تازه گل ما را هنگام وداع آمد

10. زان پیش که بگذارد گلزار نگه دارش

11. شب بیست و سیم رفته است از چارده ماه ما

12. شب‌های وداع است این زنهار نگه دارش

13. تا عمر دمی مانده است از یار بنگریزد

14. گر عمر شود گو شو، کو یار نگه دارش

15. چون شیشه دلی دارم در پای جهان مفکن

16. نارنج به سنگستان مسپار نگه دارش

17. خار است همه عالم و تو آبله بر چشمی

18. چون آبله دارد چشم از خار نگه دارش

19. هان ای دل خاقانی بس خوش نفسی داری

20. از عمر همین مانده است آثار نگه دارش

21. شروانت که مار آمد بی‌رنج رها کردی

22. تبریز که گنج آمد بی‌مار نگه دارش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشود دیده من باز چو بادام به سنگ
* بس که از دیدن اوضاع جهان سیرم من
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک
* برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس
شعر کامل
سنایی
* گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
* می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها
شعر کامل
سعدی