خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 31 - در نکوهش حسودان

1. خاقانیا ز دل سبکی سر گران مباش

2. کو هر که زادهٔ سخن توست خصم توست

3. گرچه دلت شکست ز مشتی شکسته نام

4. بر خویشتن شکسته دلی چون کنی درست

5. چون منصفی نیابی چه معرفت چه جهل

6. چون زال زر نبینی چه سیستان چه بست

7. مسعود سعد نه سوی تو شاعری است فحل

8. کاندر سخنش گنج روان یافت هر که جست

9. بر طرز عنصری رود و خصم عنصری است

10. کاندر قصیده‌هاش زند طعنه‌های چست

11. آتش ز آهن آمد و زو گشت آهن آب

12. آهن ز خاره زاد و از او گشت خاره سست

13. فرزند عاق ریش پدر گیرد ابتدا

14. فحل نبهره دست به مادر برد نخست

15. حیف است این ز گردش ایام چاره نیست

16. کاین ناخنه به دیدهٔ ایام ما برست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* به رنگ زرد قناعت کن از ریاض جهان
* که رنگ سرخ به خون جگر شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیست غیر از دست خالی پرده پوشی سرو را
* خار چندین جامه رنگین ز گل پوشیده است
شعر کامل
صائب تبریزی