خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 73

1. خاقانیا چو آب رخت رفت در سال

2. مستان نوال کس که وبال آشنای اوست

3. بر خستگی دل مطلب مرهم قبول

4. نه دل نه مرهمی که جراحت فزای اوست

5. آن را که بشکنند نوازش کنند باز

6. یعنی که چون شکست نوازش دوای اوست

7. پنداری آن شتر که بکشتند، گردنش

8. پر زر از آن کنند خون‌بهای اوست

9. گیرم که کان زر شود آن گردن شتر

10. او را ز زر چه سود که سودش بقای اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
* کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
شعر کامل
حافظ
* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی
* چه خوش گفت جمشید با تاج و گنج
* که یک جو نیرزد سرای سپنج
شعر کامل
حافظ