خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 104

1. خطی کز تیره شب برخور نوشتست

2. چه خطست آن که بس در خور نوشتست

3. اگر چه در خورست آن خط ولیکن

4. خطا کردست کان برخور نوشست

5. خطا گفتم مگر سلطان حسنش

6. براتی بر شه خاور نوشتست

7. و گر نی اجری خیل حبش را

8. خراج روم بر قیصر نوشتست

9. و یا توقیع ملک دلبری را

10. مثالی بر مه از عنبر نوشتست

11. بشیرینی بتم بستست گوئی

12. بدان افسون که برشکر نوشتست

13. همه راز نهانم مردم چشم

14. بیاقوت روان بر زر نوشتست

15. تو گوئی منشی دیوان تقدیر

16. مرا این در ازل بر سر نوشتست

17. بچشم عیب در خواج می‌بینید

18. چو می‌دانید کاینش سرنوشتست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
* آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
شعر کامل
حافظ
* منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم
* زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم
شعر کامل
هاتف اصفهانی