خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 124

1. نعلم نگر نهاده برآتش که عنبرست

2. وز طره طوق کرده که از مشک چنبرست

3. تعویذ دل نوشته که خط مسلسلست

4. شکر به می سرشته که یاقوت احمرست

5. زلف سیه گشوده که این قلب عقربست

6. روی چو مه نموده که این مهر انورست

7. در خواب کرده غمزه که جادوی بابلست

8. در تاب کرده طره که هندوی کافرست

9. برقع ز رخ گشاده که این باغ جنتست

10. وز لب شراب داده که این آب کوثرست

11. برطرف مه نشانده سیاهی که سنبلست

12. بر برگ گل فشانده غباری که عنبرست

13. موئی بباد داده که عود قماری است

14. زاغی بباغ برده که خال معنبرست

15. سیمین علم فراخته کاین سرو قامتست

16. وز قند حقه ساخته کاین تنگ شکرست

17. قوس قزح نموده که ابروی دلکشست

18. ابر سیه کشیده که گیسوی دلبرست

19. از شمع چهره داده فروغی که آتشست

20. برگوشوار بسته دروغی که اخترست

21. در جوش کرده چشمهٔ چشمم که قلزمست

22. در گوش کرده گفته خواجو که گوهرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
* ساقی بده بشارت رندان پارسا را
شعر کامل
حافظ
* سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
* گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
شعر کامل
حافظ
* دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست
* ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست
شعر کامل
سعدی