خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 134

1. این همه مستی ما مستی مستی دگرست

2. وین همه هستی ما هستی هستی دگرست

3. خیز و بیرون ز دو عالم وطنی حاصل کن

4. که برون از دو جهان جای نشستی دگرست

5. گفتم از دست تو سرگشتهٔ عالم گشتم

6. گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست

7. تا صبا قلب سر زلف تو در چین بشکست

8. هر زمان بر من دلخسته شکستی دگرست

9. کس چو من مست نیفتاد ز خمخانهٔ عشق

10. گر چه در هر طرف از چشم تو مستی دگرست

11. تا برآمد ز بناگوش تو خورشید جمال

12. هر سر زلف تو خورشید پرستی دگرست

13. چون سپر نفکند از غمزهٔ خوبان خواجو

14. زانکه آن ناوک دلدوز ز شستی دگرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردمی هرگز ز چشم او ندیدم،گر چه من
* می کشم روغن به زور جذبه ازبادام خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی
* دو عالم را به یک بار از دل تنگ
* برون کردیم تا جای تو باشد
شعر کامل
سعدی