خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 147

1. خطر بادیهٔ عشق تو بیش از پیشست

2. این چه دامست که دور از تو مرا در پیشست

3. ایکه درمان جگر سوختگان می‌سازی

4. مرهمی بردل ما نه که بغایت ریشست

5. دیده هر چند بر آتش زند آبم لیکن

6. حدت آتش سودای تو از حد بیشست

7. باده می‌نوشم و خون از جگرم می‌جوشد

8. زانکه بی لعل توام باده نوشین نیشست

9. عاشق اندیشهٔ دوری نتواند کردن

10. دوربینی صفت عاقل دور اندیشست

11. گر مراد دل درویش برآری چه شود

12. زانکه سلطان بر صاحب‌نظران درویشست

13. آشنایان همه بیگانه شدند از خواجو

14. لیکن او را همه این محنت و درد از خویشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر گل که سر از پیرهن غنچه برآرد
* برغفلت ما خنده زنان است درین باغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاقلان خوشه چین از سر لیلی غافلند
* این کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را
شعر کامل
سعدی
* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ