خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 222

1. سنبلش برگ ارغوان بگرفت

2. سبزه‌اش طرف گلستان بگرفت

3. برشکر طوطیش نشیمن کرد

4. بر قمر زاغش آشیان بگرفت

5. دور از آن روی بوستان افروز

6. لاله را دل ز بوستان بگرفت

7. چون شبش گرد ماه خرمن کرد

8. آه من راه کهکشان بگرفت

9. هندوی قیرگون او بکمند

10. قیروان تا بقیروان بگرفت

11. چون زتنگ شکر شکر می‌ریخت

12. سخنش تنگ در دهان بگرفت

13. دل بیمار من بخونخواری

14. خوی آن چشم ناتوان بگرفت

15. آتش طبع و آب دیدهٔ من

16. همچو باد صبا جهان بگرفت

17. خواجو از جان خسته دل برداشت

18. زانکه بی او دلش ز جان بگرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا
* در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
* چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
شعر کامل
حافظ
* من نه به اختیار خود می روم از قفای تو
* آن دو کمند عنبرین می کشدم کشان کشان
شعر کامل
کمال خجندی