خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 224

1. چو آن فتنه از خواب سر بر گرفت

2. صراحی طلب کرد و ساغر گرفت

3. سمن قرطهٔ فستقی چاک زد

4. چو او پرنیان در صنوبر گرفت

5. بنفشه ببرگ سمن برشکست

6. جهان نافهٔ مشک اذفر گرفت

7. برآتش فکند از خم طرهٔ عود

8. نسیم صبا بوی عنبر گرفت

9. ببوسید لعلش لب جام را

10. می راوقی طعم شکر گرفت

11. چوشد سرگران از شراب گران

12. دگر نرگسش مستی از سرگرفت

13. چو مرغ صراحی نوا ساز کرد

14. مه چنگ زن چنگ در بر گرفت

15. بسی اشک من طعنه بر سیم زد

16. بسی رنگ من خرده بر زر گرفت

17. چو خواجو چراغ دلش مرده بود

18. بزد آه و شمع فلک درگرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رخ و زلفین او شطرنج بازی کرده‌ام
* زان که زلفش ساج بود روی او چون عاج بود
شعر کامل
سنایی
* سیاووش لشکر به جیحون کشید
* به مژگان همی از جگر خون کشید
شعر کامل
فردوسی
* مزن بلبل دم از نسرین که در خلوتگه رامین
* چو ویس دلستان باشد نشاید نام گل بردن
شعر کامل
خواجوی کرمانی