خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 272

1. پیغام بلبلان بگلستان که می‌برد

2. و احوال درد من سوی درمان که می‌برد

3. یعقوب را ز مصر که می‌آورد پیام

4. یا زو خبر به یوسف کنعان که می‌برد

5. ما را خیال دوست بفریاد می‌رسد

6. ورنی شب فراق بپایان که می‌برد

7. مشتاق کعبه گر نکشد رنج بادیه

8. چندین جفای خار مغیلان که می‌برد

9. گه گاه اگر نه بنده نوازی کند نسیم

10. از ما خبر بملک خراسان که می‌برد

11. از بلبلان بیدل شوریده آگهی

12. جز باد صبحدم بگلستان که می‌برد

13. گفتم مکن که باز نمایم بطعنه گفت

14. یرغونگر بحضرت قا آن که می‌برد

15. در خورد خدمتش چو ندارم بضاعتی

16. جان ضعیف هست بجانان که می‌برد

17. خواجو اگر چه بیش نخیزد ز دست تو

18. پای ملخ بنزد سلیمان که می‌برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر دو عالم قیمت خود گفته ای
* نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی
* بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین
* کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود
شعر کامل
سعدی