خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 312

1. این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان می‌رسد

2. وین مرغ فردوس آشیان از باغ رضوان می‌رسد

3. مجنون صاحب درد را لیلی عیادت می‌کند

4. فرهاد شورانگیز را شیرین بمهمان می‌رسد

5. امروز دیگر ذره را خور مهربانی می‌کند

6. وین لحظه گوئی بنده را تشریف سلطان می‌رسد

7. آید سوی بین الحزن از مصر بوی پیرهن

8. جان عزیز من مگر دیگر به کنعان می‌رسد

9. دل می‌دهد جان را خبر کارام جان می‌پرسدت

10. جان مژدگانی می‌دهد دل را که جانان می‌رسد

11. مرغان نگر باز از هوا مانند بلبل در نوا

12. گوئی که بلقیس از سبا سوی سلیمان می‌رسد

13. شاه بتان بربری نوئین ملک دلبری

14. با احتشام قیصری از حضرت خان می‌رسد

15. ای بلبل گلبانگ زن خاموش منشین در چمن

16. بنواز راه خار کن چون گل ببستان می‌رسد

17. خواجو که می‌آید که جان قربان راهش می‌شود

18. گوئی ز کرمان قاصدی سوی سپاهان می‌رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو شب دامن روز اندر کشید
* درفش خور آمد ز بالا پدید
شعر کامل
فردوسی
* من چه دارم درنظر تا دل به آن خرم کنم؟
* پسته از یاد شکر در پوست خندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* باور مکن که من دست از دامنت بدارم
* شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان
شعر کامل
سعدی