خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 514

1. با عقیق لب او لعل بدخشان کم گیر

2. با گل عارض او لالهٔ نعمان کم گیر

3. سخن سرکشی سرو سهی بیش مگوی

4. قد یارم نگر و سرو خرامان کم گیر

5. با وجود لب لعل و خط مشگ آسایش

6. یاد ظلمت مکن و چشمهٔ حیوان کم گیر

7. شب تاریک اگرت وصل میسر گردد

8. با رخش چشمهٔ خورشید درخشان کم گیر

9. میلت ار جز بتماشای گلستان نکشد

10. در جمالش نگر و طرف گلستان کم گیر

11. غمزه‌اش بین و دگر شوخی عبهر کم گوی

12. خط سبزش نگر و سبزهٔ بستان کم گیر

13. وصل آن حور پریچهره گرت دست دهد

14. نام جنت مبر وملک سلیمان کم گیر

15. گوش بر قول مغنی کن و برطرف چمن

16. صبحدم نغمهٔ مرغان خوش الحان کم گیر

17. خواجو این منزل ویرانه به اندازهٔ تست

18. از اقالیم جهان خطهٔ کرمان کم گیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پس از تحمل سختی امید وصل مراست
* که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید
شعر کامل
سعدی
* تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
* بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
شعر کامل
سعدی
* سخن خویش به بیگانه نمی‌یارم گفت
* گله از دوست به دشمن نه طریق ادب‌ست
شعر کامل
سعدی