خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 543

1. مستم ز دو چشم نیمه مستش

2. وز پای درآمدم ز دستش

3. گفتم بنشین و فتنه بنشان

4. برخاست قیامت از نشستش

5. آنرا که دلی بدست نارد

6. دادیم عنان دل بدستش

7. جان تشنهٔ لعل آبدارش

8. دل بستهٔ زلف پر شکستش

9. هستم بگمان که هست یا نیست

10. آن درج عقیق نیست هستش

11. در عین خمار چند باشیم

12. چون مردم چشم می پرستش

13. یاران ز می شبانه مستند

14. خواجو ز دو چشم نیمه مستش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وادی پیموده را از سرگرفتن مشکل است
* چون زلیخا، عشق می ترسم جوان سازد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
* که سخت دست درازند بسته پات کنند
شعر کامل
مولوی
* غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
* درد احبا نمی‌برم به اطبا
شعر کامل
سعدی